موزه مارپيچي در نروژ، طراحي شده توسط شركت بيگ، داراي معماري مدرن است. در اين بخش از مجله دلتا، شما را بيشتر با اين موزه آشنا ميكنيم.
هيپنوتيزم مي شويد
طراحي اين موزه به صورت پيچشي، طرحي عجيب است بين انواع طراحي هاي مارپيچي و هندسي كه در نروژ يافت ميشود. در سال 2011 گروه طراحي بياركه اينگلس، كه با نام بيگ نيز شناخته ميشود، پيشنهاد تلفيق يك پل پيچشي با موزه هنري را در اطراف اسلو واقع در نروژ مطرح كرد. اين پل براي دسترسي از يك سوي رودخانه پر پيچ و خم راندسلوا به سمت حاشيه ديگر طراحي شد.
اكنون پس از گذشت هشت سال، ساخت اين سازه به اتمام رسيده است. اين پل به عنوان اثري با معماري خاص و يك موزه گالري هنري محسوب ميشود. اين پروژه “تابيده” ناميده شد؛ موزه تابيده. پل مارپيچي مذكور در جوناكر، منطقه ايي جنگلي حدود 43 مايل دورتر از پايتخت واقع شده است. فضاي اشغالي تخمين زده شده 1000 متر مربع است. بازديدكنندگان براي عبور از عرض رودخانه امكان قدم زدن بر روي اين زيرساخت كاربردي را دارند. همچنين ميتوانند از داخل پارك، به عنوان يك مجسمه ي عظيم، اين سازه را تحسين كنند.
پل هيبريدي و موزه مارپيچي
بياركه اينگلس ميگويد اين پل يك پل هيبريدي يا پيوندي است. تركيبي از معماري هاي سنتي در كنار يكديگر؛ موزه، پل و مجسمه بزرگ قابل سكونت. اگر به اين اثر به عنوان يك پل نگاه كنيم، دو حاشيه ي رودخانه را با چرخش نود درجه به هم مرتبط كرده است. رودخانه از ميان بزرگ ترين پارك مجسمه اروپا ميگذرد. اما چنانچه آن را يك موزه در نظر بگيريم، متوجه خواهيم شد كه دو فضاي متمايز را به هم متصل كرده است؛ يك گالري عمودي دروني و يك گالري افقي از نماي پانوراماي سراسر رودخانه در بخش خارجي. هم چنين فضاي سومي نيز از تلفيق اين دو گالري ايجاد شده است، كه تفسيري آشكار از اسم انتخاب شده است. فضاي سوم در واقع همان نماي تابيده بيروني است. پل همانند مجسمه اي بين ساير مجسمه هاي موجود در پارك است.
در قسمت مياني سازه شاهد پيچش نود درجه هستيم. اين چرخش ساختاري باعث به وجود آمدن منظره اي دو گانه در داخل موزه شده است. با اين چرخش ساده در ساختمان موزه عابران از سطح پاييني يك سمت رودخانه به تپه هايي در بخش شمالي پارك هدايت ميشوند.
ساختمان موزه
اين سازه از پنل هاي آلومينيومي چهل سانتيمتري و تركيب بندي كركره اي تشكيل شده است. پنل ها به گونه پشت هم رديف شده اند تا بتوانند پيچش مدنظر را ايجاد كنند. ورودي جنوبي موزه، با آلومينيوم هاي شانزده ميليمتري شكل گرفته است. ساختمان به گونه اي احداث شده است كه فضاي اطراف را بازتاب دهد. زماني كه به قسمت خميدگي نگاه ميكنيد، بازتاب طبيعت را روي پنل هاي آلومينيومي مشاهد ميكنيد. بازتاب درختان بر ساختمان اين موزه، و همچنين انعكاس جريان رودخانه در قسمت تحتاني جلوه كاملي از هم رنگ شدن با طبيعت در اين سازه است.
اينجا مكاني خاص براي ارائه و نمايش هنر است. ديوارهاي موزه از كف تا سقف شيشه اي هستند. بازديدكنندگان ميتوانند جنگل روبرو را بدون مزاحمت هاي بصري تماشا كنند. نوري كه بي واسطه از بيرون به درون بازتاب ميشود، با توجه به زمان هاي مختلف روز، تجربه متفاوتي را براي تماشاگران آثار هنري داخل گالري ايجاد ميكند.
موزه مارپيچي در نروژ، طراحي شده توسط شركت بيگ، داراي معماري مدرن است. در اين بخش از مجله دلتا، شما را بيشتر با اين موزه آشنا ميكنيم.
هيپنوتيزم مي شويد
طراحي اين موزه به صورت پيچشي، طرحي عجيب است بين انواع طراحي هاي مارپيچي و هندسي كه در نروژ يافت ميشود. در سال 2011 گروه طراحي بياركه اينگلس، كه با نام بيگ نيز شناخته ميشود، پيشنهاد تلفيق يك پل پيچشي با موزه هنري را در اطراف اسلو واقع در نروژ مطرح كرد. اين پل براي دسترسي از يك سوي رودخانه پر پيچ و خم راندسلوا به سمت حاشيه ديگر طراحي شد.
اكنون پس از گذشت هشت سال، ساخت اين سازه به اتمام رسيده است. اين پل به عنوان اثري با معماري خاص و يك موزه گالري هنري محسوب ميشود. اين پروژه “تابيده” ناميده شد؛ موزه تابيده. پل مارپيچي مذكور در جوناكر، منطقه ايي جنگلي حدود 43 مايل دورتر از پايتخت واقع شده است. فضاي اشغالي تخمين زده شده 1000 متر مربع است. بازديدكنندگان براي عبور از عرض رودخانه امكان قدم زدن بر روي اين زيرساخت كاربردي را دارند. همچنين ميتوانند از داخل پارك، به عنوان يك مجسمه ي عظيم، اين سازه را تحسين كنند.
پل هيبريدي و موزه مارپيچي
بياركه اينگلس ميگويد اين پل يك پل هيبريدي يا پيوندي است. تركيبي از معماري هاي سنتي در كنار يكديگر؛ موزه، پل و مجسمه بزرگ قابل سكونت. اگر به اين اثر به عنوان يك پل نگاه كنيم، دو حاشيه ي رودخانه را با چرخش نود درجه به هم مرتبط كرده است. رودخانه از ميان بزرگ ترين پارك مجسمه اروپا ميگذرد. اما چنانچه آن را يك موزه در نظر بگيريم، متوجه خواهيم شد كه دو فضاي متمايز را به هم متصل كرده است؛ يك گالري عمودي دروني و يك گالري افقي از نماي پانوراماي سراسر رودخانه در بخش خارجي. هم چنين فضاي سومي نيز از تلفيق اين دو گالري ايجاد شده است، كه تفسيري آشكار از اسم انتخاب شده است. فضاي سوم در واقع همان نماي تابيده بيروني است. پل همانند مجسمه اي بين ساير مجسمه هاي موجود در پارك است.
در قسمت مياني سازه شاهد پيچش نود درجه هستيم. اين چرخش ساختاري باعث به وجود آمدن منظره اي دو گانه در داخل موزه شده است. با اين چرخش ساده در ساختمان موزه عابران از سطح پاييني يك سمت رودخانه به تپه هايي در بخش شمالي پارك هدايت ميشوند.
ساختمان موزه
اين سازه از پنل هاي آلومينيومي چهل سانتيمتري و تركيب بندي كركره اي تشكيل شده است. پنل ها به گونه پشت هم رديف شده اند تا بتوانند پيچش مدنظر را ايجاد كنند. ورودي جنوبي موزه، با آلومينيوم هاي شانزده ميليمتري شكل گرفته است. ساختمان به گونه اي احداث شده است كه فضاي اطراف را بازتاب دهد. زماني كه به قسمت خميدگي نگاه ميكنيد، بازتاب طبيعت را روي پنل هاي آلومينيومي مشاهد ميكنيد. بازتاب درختان بر ساختمان اين موزه، و همچنين انعكاس جريان رودخانه در قسمت تحتاني جلوه كاملي از هم رنگ شدن با طبيعت در اين سازه است.
اينجا مكاني خاص براي ارائه و نمايش هنر است. ديوارهاي موزه از كف تا سقف شيشه اي هستند. بازديدكنندگان ميتوانند جنگل روبرو را بدون مزاحمت هاي بصري تماشا كنند. نوري كه بي واسطه از بيرون به درون بازتاب ميشود، با توجه به زمان هاي مختلف روز، تجربه متفاوتي را براي تماشاگران آثار هنري داخل گالري ايجاد ميكند.